طراحی فضای سبز

معماری منظر به طور معمول شامل ترکیب هنری و هنر، دلپذیر باغات و تخصص و تأکید بر مشارکت دقیق سایت از مراحل مفهومی تا ساختن نهایی است.

فاکتورهای طراحی عبارتند از: ویژگی های عینی مانند: آب و هوا ؛ توپوگرافی و جهت گیری، زهکشی سایت، وسایل نقلیه، امکانات تفریحی (به عنوان مثال ورزش و آب)، مبلمان و نورپردازی؛ جزئیات ساخت و ساز؛ سنگفرش  و سایر ملاحظات قابل اندازه گیری.

تعریف فضای سبز و انواع آن

توسعه و گسترش فضای سبز با توجه به گسترش روز افـزون جععیـت و سـاخت و سـازهای شـهری و نیـاز ضروری انسانها به فضای سبز برای ایجاد تعادل اجتعاعی، جسمانی و روحی، امری مهم وحیـاتی بـه شـمار میآید. در کشوری مثل ایران که بیشتر مناطق آن در کمربند وخشك جهان واقع شده، شهرها برای مقابله با آلودگیهای صوتی و هوا، همچنین کاهش استرسهای محیطی بیشتر از هر نقطه دیگری به فضای سبز نیاز دارند. فضای سبز به عنوان جزئی از بافت شهرها و بخشی از خدمات شهری ضرورت یافته و نمی تـوان آن را جدا از نیازهای جامعه شهری دانست، از این رو فضای سبز بایـد از نظرکمی و کیفی متناسـب بـا حجـم فیزیكی شهر، نیازهای جامعه و با توجه به شرایط اکولوژیكی شهر و روند گسترش آتـی آن توسـعه یابـد تـا بتواند به عنوان فضای سبز فعال بازدهی زیست محیطی مستمری داشته باشد.

مفهوم فضای سبز شهری

 آن بخش از فضای سبز که در محدوده شهر طراحی و بنا شده، فضای سبز شهری نامیده میشود. ایـن فضـا در حقیقت بخشی از استخوان بندی یا مورفولوژی شهری را تشكیل میدهد و به بیان دیگر فضـای سـبز در کنار اسكلت فیزیكی شهر تعیین کننده اندام و به طور کلی سیمای شهر است. در تعریفی دیگر فضاهای سبز شهری را میتوان نوعی از سطوح کاربردی زمین شهری با پوششهـای گیـاهی انسان ساخت دانست که هم واجد (بازدهی اجتماعی) و هم واجد (بازدهی اکولوژیكی) هستند. در این میان باغهای میوه در شهر میتوانند هم واجد (بازدهی اکولوژیكی) باشند و هم واجد (بازدهی اقتصادی) امـا بـه علت عدم امكان بهره برداری عمومی، خصوصی تلقی شده و نمیتوانند واجد (بازدهی اجتماعی)باشند.

نقش و اهمیت فضای سبز در زندگی شهری

 رشد صنعت و افزایش جمعیت در شهرها، به ساخت و سازهای سودگرایانه منجر شده اسـت. ایـن سـاخت و سازها به مسائل بهداشتی و تأمین حداقل نور و هوا در مناطق متراکم شهری توجهی نداشته است. از سـوی دیگر، ضرورت ایجاد کاربریهای جدید شهری، برای پاسخگویی به نیازهای روز افزون و اسكان جعمیـت بـه تدریج باعث کاهش سهم فضاهای سبز و باغهای شهری گردیده و در نتیجه موجب آلـودگی محـیط زیسـت شده است. شایان ذکر است که با افزایش روند انهدام طبیعت، توجه انسان به منابع طبیعی نیز فزونی یافته و بهره وری از آن جایگزین احترام به طبیعت گردیده است. تشویق مـردم بـه درخت کـاری در محوطـهـای  کوچك فضای خانه ها، کاشتن نهال در کناره خیابانها، اسـتفاده از فضـاهای آزاد بـرای توسـعه پـارکهـای کوچك از جملـه اقـدامات مؤثر در توسعه فضای سبز است. در اهمیــت فضــای ســبز شــهری مـیتـوان گفـت کـه امـروزه اقلـیم شهری تحت تأثیر فرایندهای تـراکم و تمرکز فعالیـت هـا در شـهرها، آن چنــان دگرگــون شــده اســت کــه مطالعات ناحیه ای شهرها، به صورت مشخص و جدای از اقلیم ناحیه ای بررسی میشود. آثاری که از طریق کاهش فضای سبز شهری بر اکولـوژی شهری به ویژه در زمینه های اقلیم، هوا، خاک، آبهای زیرزمینی و جامعه حیوانی گذاشته مـیشـود، چنـان شدید است که عناصر سازنده آن را در محیط شهری به کلی دگرگون میکند. نقش و اهمیت فضای سبز در زندگی شهری، موضوعی است که بیش از هر چیز دیگر در شهرها و شهرسازی معاصر مورد توجه قرار گرفته است.

ضرورت فضای سبز

مهمترین اثرات فضای سبز در شهرها، کارکرد های زیست محیطی آنها است که ایجاد تعادل بخشی در متابولیسم شهر از یک سو و بالا بردن سطح زیبایی از سوی دیگر، سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها می شوند.

فضاهای سبز به دو دسته پهنه‌ای و خطی تقسیم می‌شوند. فضاهای سبز پهنه‌ای فضاهایی هستند که در نقشه‌های شهر نیز، به عنوان لکه‌های سبز دیده می‌شوند و فضاهای سبز خطی به فضاهایی اطلاق می‌شوند که متناسب با هویت ظرفیت جا‌به‌جا شدگی شهر‌ها و گذرگاه‌ها مورد توجه قرار می‌گیرند. به طوری که ممکن است در نقشه‌های شهری هم دیده نشوند. هر چند نقش بسیار مهمی را در کنترل مسایل زیست محیطی و کالبدی شهر بر عهده دارند. از آن جا که تمامی فضاهای‌ سبز خطی‌، در مالکیت عموم مردم قرار دارند بنابراین تقسیم بندی بر اساس مالکیت فقط در مورد فضاهای سبز پهنه‌ای اعمال می‌شود.

امروزه در طراحی فضای سبز از ترکیب سنگ و گیاه باغچه های بزرگ و کوچک زیبا و نسبتا دائمی ساخته می شود که ممکن است درنزدیکی آبشارهای طبیعی, آبشارها ی مصنوعی دست ساز, سطوح شیبدار, کنار پلهاو.... باشد. این طرحها بدلیل اینکه ازعناصرمختلف طبیعت (از جمله انواع سنگها با رنگهای مختلف )ادغام می گردند بسیارمورد توجه متقاضیان هستند. لذا آرایش سنگ و گیاه در کنارهم با توجه به وضعیت خاک , اندازه گیاه, نوع گلدهی, عادت رشد گیاه, اندازه سنگ بکاررفته و...متفاوت بوده و جلوه های خاصی را فراهم می کند.

موادی که در طراحی زمین می توان از آنها استفاده کرد، عبارتند از :  1)آب ، 2) گیاهان و 3) سنگ و خاک. که هر یک از این مواد، امکانات منحصر به فردی از نظر توسعه فضایی ارائه می کنند.

آب

آب ماده ای است که اگر به صورت صفحه کف مورد استفاده قرار گیرد، حالات مختلفی خواهد داشت : فرم مسطح، توده ای شفاف، سطح منعکس کننده و خط در حال حرکت. آب، به صورت یک سطح عمودی، در طبیعت به شکل آبشار، به شکل لایه ای نازک که بر سطوح دیگر می تراود، ویژگی و حالت آنها را دگرگون می کند و به شکل ترشحات ریز شفاف یا کف آلود دیده می شود.

آب امکانات منحصر به فردی را برای توسعه فضا فراهم می کند. می توان آن را به صورت ماده شفاف یا منعکس کننده ای برای کف به کار برد. می توان با استخر پاک و شفافی، خالی از هر گونه حیات گیاهی و جانوری، حالت مایع آن را بیان نمود و یا می توان آن را به صورت بخشی از یک اکوسیستم متنوع نشان داد. وجود آب برای پیدایش گیاهان نیز ضروری است.

اگر از آب به عنوان ماده ای برای صفحه کف استفاده می شود، فرم آب بستگی به شکل، رنگ، بافت ظرف و نیز عمق و شفافیت آب دارد.
آب به صورت لبه فضا می تواند به صورت صفحه ماتی باشد که از سمت جلو روشن شود، می تواند به شکل سطحی پر از هوا و نیمه شفاف باشد که از سمت عقب روشن شده، یا می تواند به صورت صفحه مسطح شفافی باشد.

آب به شکل عنصری در میان فضا، توانایی بی نظیری در متمرکز کردن مفاهیم و تشدید حالت و روح فضا دارد. آبِ راکد، به شکل دریاچه، استخر یا برکه یا صفحه می تواند در فضا وحدت به وجود بیاورد. اگر به شکل رودخانه یا آبرو باشد، سیستمی خطی را می سازد که فضاهای مختلف را به صورت رشته ای تسلسلی به هم می پیوندد.

آب در حال حرکت که فرو می ریزد، می تواند بر جنبش و هیجان محیط بیفزاید. فواره ها و آب فشان ها می توانند به مقدار زیادی در خنک کردن هوای محل تأثیر داشته باشند.

قابلیت های آب تا حدد زیادی به دلیل توانایی آب در تأثیر همزمان بر نور، صدا، بو و لمس است. به دلیل سروکار داشتن با حواس، آب توانایی منحصر به فردی در القای ویژگی و حالت فضا دارد.

گیاهان

انواع گیاهان شامل گیاهان پوشاننده زمین، بوته های کوتاه، متوسط و بلند، درختان کوچک و گلدار و درختان متوسط و بزرگ می باشد که به صورت خلاصه موارد استفاده از این گیاهان را در توسعه فضا مرور می کنیم :

چمن، گیاهان پوشاننده زمین، گیاهان علفی و بوته های کوتاه به عنوان صفحه کف عمل می کنند. آنها صفحه تغییر ناپذیر خاک و سنگ را با فرشی که از نظر خط، فرم، رنگ و بافت بسیار متغیر است می پوشانند. این مواد گیاهی، بر عکس خاک و سنگ، تنوع فصلی جالبی به صفحه کف می بخشند.

بوته های کوتاه، امتداد صفحه کف هستند و از نظر فیزیکی فضاها را از یکدیگر جدا کرده و بر وجود لبه فضا دلالت می کنند. اما معمولا فضا را محصور نمی سازند.

بوته های متوسط و بلند احساس محصور بودن و خلوت زیادی را منتقل می کنند. این بوته ها مهمترین ماده گیاهی در لبه گیاه کاری شده هستند. آنها به صورت زمینه ای برای نمایش عناصر موجود در فضا بوده و خود نیز می توانند به عنوان تندیس هایی در فضا مطرح شوند.
درختان کوچک و گلدار به صورت پیکره هایی در فضا مطرح شده، می توانند حرکت و سایه را وارد فضا سازند. چنانچه در فضاهای کوچک از آنها استفاده شود، مؤثر بوده، اما اگر در فضاهای بزرگ به کار روند، گم می شوند؛ مگر این که با سایر عناصر ترکیب شده و توده های حجیم به وجود آورند. درختان کوچک و گلدار می توانند بخشی از لبه فضا را تشکیل داده، بر جذابیت بصری و تنوع فصلی بیفزایند. این درختان می توانند برای جلوگیری از تابش آفتاب در نزدیکی سطح و ایجاد سایه های بلند در اوایل صبح و اواخر بعدازظهر هم به کار روند.
درختان بزرگ و متوسط معمولاً سایبان گیاهی را به وجود می آروند. اهمیت فضایی آنها بیشتر به دلیل تاثیرشان بر نور و سایه هایی که بر محوطه می اندازند می باشد. اگر از فواصل دور به آنها بنگریم، می توانند فضا را محصور کنند، اما اگر از نزدیک به آنها نگاه کنیم، در ارتفاع چشم ما فضا باز است، در این صورت تنه آنها می تواند بر وجود لبه فضا دلالت کند.

احتمالاً پیچک، همه کاره ترین گیاه است. این گیاه می تواند به صورت صفحه کف، لبه یا بالای سر مطرح شود. ممکن است همیشه سبز بوده و در زمان های مختلف، وضعیتی نسبتا ایستا داشته باشد و یا ویژگی فصول را تقریباً به هر سطحی ببخشد. می تواند طی مدت نسبتاً کوتاهی رشد کرده، صفحه کف، لبه یا بالای سر معمارانه را ملایم تر کرده، به سطوحی متنوع تر تبدیل کند. می تواند آزادانه آویزان شده، احساسی بسیار طبیعی ایجاد کند، یا به دیواره های ساختمان چسبیده، به صورت صفحات معماری مطرح شود.

سنگ و خاک

سنگ و خاک، ماده اصلی محیط را تشکیل می دهند. در وضعیت طبیعی، سنگ و خاک گاهی به شکل سینه کش، صخره کش، غار و کوه، لبه فضا را می سازند. به این ترتیب، توده ای را به وجود آورده و می توانند به فضا نیز شکل دهند. در طبیعت به ندرت سنگ ها تشکیل سقف بالای سر ما را می دهند اما چنانچه سقفی درست کنند، احساس قوی احاطه شدن را در ما القا می نمایند. مواد سنگی و خاکی به صورت تغییر یافته (آجر، آسفالت بتنی، پوکه، بتن و غیره) به طور وسیعی در طراحی صفحه کف و همچنین طراحی ساختمان به کار می روند.
سنگ و خاک احساس عظمت و پایداری را منتقل می سازند. آنها می توانند پرمایگی رنگ و بافت سطح را نیز بیان کنند.
در توسعه فضای خارجی، سنگ و خاک به عنوان کف ایستا عمل می کنند. آنها با گذشت زمان ثابت مانده، به دوام و ثبات فضای خارجی می افزایند. اگر به عنوان اجزاء لبه فضا به کار روند، می توانند پس زمینه ثابتی را فراهم کنند که در جلوی آن عناصر متغیر تر به نمایش در می آیند. ضمناً می توانند به صورت عناصری ثابت در فضایی متغیر به نمایش درآیند.

سطح برتری برای تراس در باغ خانه های مسکونی، سنگ فرش همیشه یک انتخاب محبوب است.